جدای از انبوه آثار بیارزش و کم ارزش که به نام تاریخپژوهی مشروطیت و تجدد در تاریخ معاصر ایران از در و دیوار منتشر شده و میشود، در میان معدود آثار ارزشمند پژوهشی، مشروطه ایرانی نوشته دکتر ماشاءالله آجودانی را بهرغم آنکه از امکان پارهای کاستیها و انتقادات وارد بر آن خالی نیست، اما به اعتبار دستاوردهای علمی آن، باید در صدرش نشاند و [ادامه نوشته…]
نقد کتاب «مشروطه ایرانی» زیر ذره بین نقد
«مشروطهٔ ايرانی» عنوان کتابی است به قلم دکتر ماشاءالله آجودانی با گسترهای وسيع از مباحث و موضوعات پيرامون نهضت مشروطيت و ريشههاي فکري و سياسي و نقش شخصيتهاي مختلف در خلق اين نهضت. اين کتاب مشتمل بر دو فصل کلي تحت عناوين «قدرت و حکومت» و «از دفتر روشنفکري» است. مقاله حاضر ، نقد و نظر دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران راجع به [ادامه نوشته…]
گفتگوی کیهان لندن با ماشاالله آجودانی درباره خیزش سراسری مردم ایران
– «آنچه در ایران در حال وقوع است و ما آنرا بررسی میکنیم کاملا تازگی دارد، ما بعد از انقلاب مشروطه، جنبش ملی کردن صنعت نفت و بعد انقلاب اسلامی، هنوز به بسیاری از خواستهای اساسی تمدنی و فرهنگی انقلاب مشروطه دست پیدا نکردیم. ما حقوق فردی در حوزههای مختلف انسانی از جمله اختیار انتخاب نوع لباس و روابط آزاد زن و مرد را [ادامه نوشته…]
در حسرت رؤیای شیرین مشروطهی ایرانی، نوشته آرمان امیری
پروژهی آجودانی: مشروطهخواهی سیاسی در کنار سکولاریسم دینی زمستان سال ۱۳۷۶، سیدجواد طباطبایی در واکنش به کتاب «مشروطهی ایرانی»، نوشتهی «ماشالله آجودانی» نوشت: «به نظر من… به جرات می توان گفت که کتاب [آجودانی] نخستین نوشته ارجمندی است که پس از سال ها درباره اندیشه سیاسی جنبش مشروطه خواهی انتشار می یابد». (ایراننامه / سال شانزدهم / شماره۱/ زمستان ۷۶)ده سال بعد اما، در [ادامه نوشته…]
گفتگوی محمد حیدری با ماشاءالله آجودانی
برای اصلاح ایران، باید از اصلاح فرهنگی شروع کنیم در ادامهی گفتوگوهای آسو دربارهی مسائل بنیادی ایران، ماشالله آجودانی میگوید یکی از مهمترین مسائل ما این است که بیش از اصلاح فرهنگ به تغییر سیاسی اهمیت دادیم و فکر کردیم که با سیاست میتوانیم همهی مشکلات را حل کنیم و ایران دیگری بسازیم. این تفکر پاسخ درستی نداد و منجر به مشکلات بسیار اساسی [ادامه نوشته…]
نگاهی بر مشروطه ایرانی اثر دکتر ماشاالله آجودانی، نوشته نوشین شاهرخی
فرد تا تاریخ خود را نشناسد، نمیتواند تشخیص دهد که کجا ایستاده است. تاریخ هر کشوری بخش مهمی از هویت ملت آن کشور را تشکلیل میدهد. و ملت بیتاریخ، ملتی سرگشته و بیهویت بیش نیست که نه پیشینهاش را میشناسد و نه حالاش را، چراکه برای شناخت حال تجارب پیشینهایست که آموزشدهنده است و به ملت این امکان را میدهد تا از تکرار اشتباهات [ادامه نوشته…]